آقای هاشمی رفسنجانی، جمعه هفته گذشته در شرایطی پشت تریبون نمازجمعه تهران قرار می گرفت که مردم پس از فتنه ها و آشوب های اخیر نفس راحتی می کشیدند و آرامش را احساس می کردند.
این آرامش که حاصل تلاش های گسترده مسئولان خدوم و دلسوزان نظام در دستگاه ها و نهادهای مختلف بود، پس از افشای پشت پرده فتنه های اخیر، تمدید پنج روزه مهلت رسیدگی به شکایات در شورای نگهبان قانون اساسی، بازشماری تصادفی ده درصد کل صندوق های اخذ رای، اعلام رسمی و رسانه ای نتایج شمارش آرا به تفکیک صندوق های اخذ رای برای اولین بار و... که نتیجه این اقدامات باعث قانع شدن اکثر قریب به اتفاق معترضان به نتایج انتخابات شده بود، به دست آمد.
به طور مثال تجمع روز پنجشنبه(18تیر) علیرغم تبلیغات گسترده، با حضور 300-200نفری کسانی که خود را معترض نتایج انتخابات می دانستند، برگزار شد که در مقایسه با تعداد معترضان به نتایج انتخابات در اولین تجمع که در خیابان آزادی برگزار شد، کاهش بسیار زیادی داشته است که نشان از اقناع افکار عمومی و اکثر قریب به اتفاق معترضان دارد.
پس از روزهای پرالتهاب برای مردم و کنار رفتن غبار فتنه، همه چیز آرام بود که اوایل هفته گذشته، خبری در سایت شخصی آقای هاشمی درج شد مبنی بر اینکه نماز جمعه این هفته تهران را وی اقامه خواهد کرد. پس از اعلام این خبر، سطح شهر پر از تبلیغاتی شد که در آن ها جملاتی با این مضمون درج شده بود: "نماز جمعه این هفته تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی، با حضور آقایان خاتمی و موسوی". مهندس موسوی هم بیانیه ای صادر و اعلام کرد در نمازجمعه این هفته تهران حضور خواهد یافت. در این میان رسانه های بیگانه و مخالف نظام نیز بیکار ننشستند و با دعوت از معترضان به نتایج انتخابات و کسانی که به دکتر احمدی نژاد رای نداده اند، برای حضور در نماز جمعه روز 26تیر، به آموزش مسائل مربوط به نمازجمعه پرداختند تا بتوانند آتش فتنه را مجددا شعله ور کنند ولی با تمام این اقدامات، افرادی که با اهداف خاص برای اولین بار در نمازجمعه شرکت کردند، تعدادشان از تعداد تجمع کنندگان روز پنجشنبه (18تیر) بیشتر تجاوز نکرد.
اما دلسوزان نظام در طول آن هفته، هم از آقای هاشمی و هم از مردم با تمام گرایش های سیاسی خواستند قداست نماز جمعه را حفظ کنند و با شعارها و صحبت های خود، این قداست را زیر سوال نبرند. حتی گفته می شود جمعی از اعضای مجلس خبرگان رهبری، روز پنجشنبه(25تیر) به دیدار آقای هاشمی رفته اند و این درخواست را با وی در میان گذاشته اند.
آقای هاشمی نیز روز جمعه وقتی پشت تریبون نماز جمعه قرار گرفت، قبل از آغاز خطبه هایش به حاضران در میعادگاه نماز جمعه تهران تذکر داد جایگاه نمازجمعه و قداست آن را با اظهارات و شعارهایی که جنبه عمومی و اصولی ندارد، آلوده نکنند.
آغاز اینچنین خطبه ها، توسط رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، این نوید را می داد که در خطبه های وی، مصالح نظام رعایت خواهد شد، ولی دیری نپائید که ادامه خطبه ها، سوالات زیادی در ذهن مردم ایجاد کرد.
هرچند تحلیل آقای هاشمی رفسنجانی از دوران پیامبر اکرم(ص) و مشکلاتی که حضرت علی(ع) بعد از ارتحال ایشان داشت، مبهم بود ولی صحبت های وی در خطبه های دوم نماز جمعه هفته گذشته، ابهامات و سوالات بیشتری را در اذهان ایجاد کرد.
آقای هاشمی رفسنجانی در بخشی از این صحبت ها اظهار می دارد: " اواخر دوران تبلیغات دچار تردید شدیم، یعنی افرادی پیدا شدند که تردید کردند و هر دلیلی اعم از تبلیغات نادرست و یا عمل نادرست صداوسیما و یا چیزهای دیگر باعث شد بذر تردید در ذهن مردم پیش آید".
1- آقای هاشمی در مقدمه چینی خود از اهمیت اقبال مردم در حکومت اسلامی سخن به میان آورده اند که حرف درستی است و در قانون اساسی نیز به آن توجه ویژه ای شده است، ولی سوالی که وجود دارد این است که پس چرا پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 84، وقتی وی متوجه عدم اقبال مردم به خود و حمایت همین مردم از دکتر احمدی نژاد شد، به جای اینکه در مسئولیت هایی که به وی محول شده، تلاش کند، همچنان به مخالفت های علنی و غیرعلنی خود با دولت دکتر احمدی نژاد و در مواردی ایجاد مانع برای این دولت ادامه داد.
2- آقای هاشمی چرا صریح نمی فرمایند چه کسانی این تردید را ایجاد کردند و نامه بدون سلام و والسلام ایشان به مقام معظم رهبری در روزهای منتهی به روز برگزاری انتخابات و انتشار جواب ساختگی این نامه از سوی برخی افراد، انتشار مطالب خلاف واقع در رسانه های وابسته به فرزندان و نزدیکان وی، خطبه های ایراد شده توسط هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه هفته قبل از برگزاری انتخابات و زیرسوال بردن تلویحی سلامت انتخابات در این خطبه ها، به چه میزان در ایجاد این تردیدها موثر بوده است؟
3- چرا نزدیکان آقای هاشمی از جمله فرزندان وی، تکلیف این تردیدها را در فرصت قانونی شورای نگهبان و حتی فرصت 5روزه ی پس از پایان فرصت قانونی، با ارائه سند و مدرک مشخص نکردند و با کمک رسانه های بیگانه و مخالف نظام فقط به شبهه افکنی پرداختند و بر تردیدها و شبهه ها افزودند؟
4- چرا وقتی عده ای تلاش کردند این تردیدها را ماه ها قبل از برگزاری انتخابات به جان مردم بیندازند، آقای هاشمی به آن ها حتی تذکری نداد و حتی در مواردی با صحبت هایش در جهت اهداف آن عده گام برداشت؟
5- حال که تردید اکثر قریب به اتفاق افراد معترض به نتایج انتخابات از بین رفته است، سخن از "وجود تردید در بین بخش زیادی از مردم" به میان آوردن، به چه معنا است؟
6- آقای هاشمی از "جمهوریت" و "اسلامیت" نظام در کنار هم سخن به میان آورده اند. هر چند درباره عدم دفاع صریح وی از اسلامیت نظام در طول این مدت، سوالات جدی باقی است ولی مگر توجه به جمهوریت غیر از قبول آرای مردم است؟ چهارده میلیون و چند صد هزار نفری که به افرادی غیر از دکتر احمدی نژاد رای دادند، تعدادشان کم نیست ولی قطعا تعداد بیش از 24.5میلیون رای دکتر احمدی نژاد بیشتر از آن چهارده میلیون و چندصد هزار رای است و کنار آمدن با این موضوع لازمه توجه به جمهوریت نظام است.
7- آقای هاشمی قبول دارد که این القای تردید در تریبون نمازجمعه درباره انتخاباتی که طبق قانون خاتمه یافته و صحت نتایج آن از سوی مراجع قانونی و ذی صلاح تائید شده است، احیای جریان ناکام انتخابات که نزدیکان وی بخشی از این جریان را تشکیل می دهند، است؟
8- به راستی چرا وقتی دوستان آقای هاشمی، با شبهه افکنی ها و اخبار کذبشان، می خواستند بذر تردید درباره عملکرد رئیس جمهور را در ذهن مردم بکارند، سخنی از تردید بر زبان نمی آورد؟
9- آقای هاشمی قبول داریم که این تردیدهاست که وحدت را در جامعه از بین می برد. پس لطفا پا پیش گذارید و از نزدیکانتان بخواهید تردیدهایی را که درباره اموال و نحوه کسب آن از زمان های قبل از روی کارآمدن دکتر احمدی نژاد وجود داشته است، از بین ببرند. هرچند برخی از این موارد مانند سواستفاده برادر شما از طرح طوبای وزارت کشاورزی و به دست آوردن زمین 5هکتاری در مناطق خوش آب و هوای اطراف تهران ثابت شده است ولی ممکن است برخی از تردیدها درست نباشد که مستلزم ارائه مستندات به مراجع ذی صلاح و مردم است.
آقای هاشمی در ادامه صحبت هایشان در خطبه های نماز جمعه هفته گذشته، همه را دعوت به حرکت در چارچوب قانون می کند و از افرادی که دلخوشی از قانون ندارند می خواهد سعی کنند قوانین را اصلاح کنند و در نهایت آرزو می کند اشکالات وارد به قانون حل شود.
1- آقای هاشمی سخن از قانون به میان می آورد ولی در ادامه صحبت هایش حکم به آزادی اغتشاشگران و آسیب زنندگان به جان و مال مردم که در فتنه اخیر بازداشت شده اند، می دهد. به راستی، بازداشت این افراد غیرقانونی بوده است یا فشار برخی از خانواده های بازداشت شدگان به وی و طرح این سوال که وقتی اقوام آقای هاشمی آزاد شده اند، پس چرا اقوام ما آزاد نمی شوند(؟) باعث اتخاذ این مواضع ضد و نقیض از تریبون نماز جمعه شده است؟ اگر هم به قول خودشان برای جلوگیری از سرزنش ها و شماتت های دشمنان است، چه شده که آقای هاشمی که می فرماید از اول انقلاب حضور فعال داشته و همواره کنار حضرت امام(ره) حضور داشته است، از سرزنش و شماتت دشمنان می ترسد؟
2- ایشان تا چه میزان فرزندان و نزدیکان خود را به تبعیت از قانون دعوت کرده اند؟ به راستی فرزندان و برخی از نزدیکان ایشان برای تحریک معترضان به خیابان آزادی رفته بودند یا واقعا برای خوردن ساندویچ به این خیابان رفتند و اشتباهی و اتفاقی بازداشت شدند؟
3- آقای هاشمی تصور نمی کنند نوش دارو پس از مرگ سهراب به هیچ دردی نمی خورد. پس چرا ایشان در زمان فتنه و اغتشاشات سکوت اختیار کردند و این سکوت تا آن جا پیش رفت که شایعات مختلفی درباره ایشان ازجمله عظیمت وی به قم برای اقامت دائمی در این شهر، استعفای آقای هاشمی از تمام مناصب و همچنین بازداشت خانگی اش به گوش رسید، ولی حال که غائله تمام شده است، ایشان همه را دعوت به تبعیت از قانون می کند؟
4- آیا آقای هاشمی اطلاع دارد برخی از زندانیانی که ایشان خواستار آزادی آنهاست، روز انتخابات در خانه تیمی در قیطریه دستگیر شده اند؟ آیا از اعترافات همین زندانیان خبر دارد؟ آقای هاشمی چرا حکم به آزادی زندانیان آبرومندی که به دلیل مسائل مالی مانند دیه، چک و ... در زندان به سر می برد، نمی دهد؟ درست است که برخی از بازداشت شدگان در حوادث اخیر در فضای غبار آلود فتنه و یا به واسطه مشکلات مالی شان اغفال شده اند، ولی به نظر وی با کسانی که باعث صلب آسایش مردم شدند و به مال و جان مردم آسیب زدند، چه باید کرد؟ مگر در آشوب های اخیر، آسیبی به ایشان رسید یا حقی از وی ضایع شد که بخواهد از حق خود بگذرد و خواستار آزادی زندانیان شود؟
5- آقای هاشمی که از اول انقلاب اسلامی، در کشور مسئولیت های مختلف در قوای مقننه، مجریه و مجمع تشخیص مصلحت نظام داشته است، چرا وقتی در گذشته، آرای مردم را به دست می آورد از مشکلات در قانون سخن نمی گفت ولی اکنون پس از حدود 30سال دم از وجود اشکالاتی در قانون اساسی می زند؟
وی در ادامه خطبه ها از صداوسیما می خواهد برنامه مناظره ها برقرار شود تا همه جریان های سیاسی بتوانند از این امکان رسانه ملی استفاده کنند.
هرچند این موضوع، چندی پیش بصورت شفاف از سوی مقام معظم رهبری در خطبه های نمازجمعه مورد تاکید قرار گرفته بود، ولی وقتی از سوی آقای هاشمی مطرح می شود، یک سوال جدی به وجود می آید: فرزندان و نزدیکان وی، وقتی دلیلی برای تقلب در انتخابات نیافتند، برنامه مناظره های انتخاباتی صداوسیما را بهانه کردند و خواستار ابطال انتخابات به دلیل عنوان شدن مطالبی در مناظرات تلویزیونی شدند و بدین طریق تجمعاتی را که منجر به اغتشاشات شد را توجیه کردند.
آقای هاشمی رفسنجانی بفرمایند اگر برنامه مناظره ها دوباره در رسانه ملی برقرار شود، افرادی که منصوب به وی هستند، باز این مناظره ها را بهانه کرده و برای کشور مشکلات جدیدی ایجاد نمی کنند؟
خطیب هفته گذشته نمازجمعه تهران در ادامه خطبه هایش می گوید: "متاسفانه از این فرصت 5روزه ای که رهبر انقلاب به شورای نگهبان دادند، استفاده خوبی نشد".
اقای هاشمی شفاف بفرمایند چه کسانی از این فرصت استفاده نکردند؟ شورای نگهبان یا کاندیداهای معترض به نتایج انتخابات؟ اگر منظورشان شورای نگهبان است، بفرمایند این شورا غیر از درخواست چندین باره از کاندیدهای معترض برای ارائه اسناد و مدارکی مرتبط با موارد ادعایی و همچنین بازشماری تصادفی ده درصد از کل صندوق های اخذ رای جلوی دوربین ها علیرغم عدم حضور تعمدی کاندیداهای معترض یا نمایندگان آن ها ، چه باید می کرد؟ اگر هم منظور آقای هاشمی، کاندیداهای معترض بود، چرا در مهلت تعیین شده، این درخواست را مطرح نکرد و اکنون این موضوع را مطرح می کند؟ شاید هم منظور آقای هاشمی، خودش است که در آن مدت درخواست اعضای شورای نگهبان را برای ملاقات رد کرد.
وی در بخش دیگری از خطبه های نمازجمعه هفته گذشته می گوید: "اگر رسانه هایمان با معیارهای قانونی اجازه گرفته اند که فعالیت کنند، نباید محدودشان کنیم البته در حد قانون چراکه عرض کردم ملاک قانون است".
آقای هاشمی شفاف بفرمایند کدام رسانه محدود شده است؟ کدام رسانه غیر قانونی تعطیل شده است؟ اگر تعطیلی هم بوده است، چگونه صورت گرفته است؟
امام جمعه موقت تهران در ادامه خطبه های هفته گذشته نماز جمعه، وضعیت کشور را بحرانی می خواند. سوال جدی اینجاست که وضعیت کشور بحرانی است یا منافع برخی از افراد از جمله فرزندان و نزدیکان وی؟
پس از پایان خطبه های نمازجمعه 26تیر آقای هاشمی، همگان در کمال ناباوری شاهد بودند وی به هر چیزی کنایه زد ولی حتی بصورت گذرا به حادثه سقوط هواپیمای تهران – ایروان که از مسائل روز کشور محسوب می شود و باعث داغدار شدن شمار زیادی از هموطنانمان شد، اشاره ای نکرد و به خانواده های داغدار حتی یک تسلیت خشک و خالی هم نگفت، در حالی که قبل از آغاز خطبه هایش، از نمازگزاران و حاضران خواسته بود با اظهارات و شعارهایی که جنبه عمومی و اصولی ندارد، قداست جایگاه نمازجمعه را آلوده نکنند.
در یک کلام، بیان مطالب سوال برانگیز و پرحاشیه توسط آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های هفته گذشته نماز جمعه تهران، به جای وحدت بخشی به جامعه اسلامی، دلخوری و گلایه دلسوزان نظام از وی را در پی داشت.
" من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد، آن آشنا کرد"
